به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، کنار همه اتفاقات رخداده برای افزایش یا عدمافزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی طی دو هفته گذشته درنهایت وزارت بهداشت بدون اشاره به نحوه و میزان، از افزایش ظرفیتهای آن خبر داد، سوال اصلی اینجاست که اصلا با تربیت نیروی انسانی بیشتر در حوزه پزشکی میتوان به بهبود وضعیت فعلی کمکی کرد یا خیر؟ در این خصوص محمد رضایی، دانشجوی رشته پزشکی به «فرهیختگان» اینطور پاسخ میدهد: «این مساله همانند موضوع افزایش و یا عدمافزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی، موافقان و مخالفانی دارد و در یکطرف جبهه، عدهای با این استدلال که کل نظام سلامت کشور تنها ۲۰ درصد از سلامت مردم را به صورت مستقیم برعهده دارد، معتقدند بهبود وضعیت سلامت مردم نسبتی با افزایش تعداد پزشک ندارد و با افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی نیز نمیتوان در این زمینه کاری کرد؛ اما درمقابل طرفداران افزایش تعداد دانشجویان بر این باورند که افزایش پزشک میتواند در حوزه تعرفههای پزشکی رقابتی را میان آنها ایجاد کرده و باعث حضور تعداد بیشتری از پزشکان در مناطق محروم و بهتبع بهتر شدن وضعیت سلامت مردم خواهد شد.
ایرادی که به موافقان بحث افزایش تربیت نیرو در این حوزه گرفته میشود این است که قطعا رقابتی شدن تعرفهها و... به خاطر بالا رفتن میزان تجویزهای پزشکی و افزایش مصرف داروها و نیاز بیشتر به تجهیزات پزشکی در مجموع باعث بالا رفتن هزینههای نظام سلامت میشود؛ هزینههایی که در دوران سیدحسن قاضیزادههاشمی، حواشیای را ایجاد کرده بود و درنهایت نیز باعث رفتن او از ساختمان وزارت بهداشت شد.
در نظام سلامت به دلیل عدمتقارن اطلاعات بین فروشنده و خریدار (پزشک و بیمار) بازار بهشدت مستعد تقاضای القایی است، بنابراین اگر تعداد پزشکان بیشتر شود، طبیعتا برای جبران کاهش درآمد ناشی از ورود بازیگران جدید به این بازار، تجویزهای غیرضروری و تقاضای القایی تشدید میشود. اما چند نکته در این خصوص مطرح و شایسته تامل است، این پدیده زمانی رخ میدهد که نظام پرداخت هزینههای درمان به صورت fee for service یا اصطلاحا کارانهای باشد. در این نوع نظام پرداخت، پزشک از تجویز هرچه بیشتر خدمات منفعت بیشتری کسب میکند؛ وضعیتی که بیش از دو دهه در کشور ساری و جاری است. »
راهکار حل مشکلات فعلی نظام سلامت چیست؟
اما راهحل چیست؟ به اعتقاد بسیاری از کارشناسان با تغییر نظام پرداخت هزینههای بخش درمان کشور و رفتن به سمت نظامهای پرداخت مبتنیبر بهرهوری همچون سرانه در بخش سرپایی و DRGs در بخش بستری، ساعتی یا تلفیقی از نظامهای مذکور میتوان از انگیزه پزشکان برای هزینهتراشی هرچه بیشتر کاست؛ کاری که در کشورهای پیشرو در نظام سلامت با سرانه متخصص پنج تا 10 برابر ایران انجام شده است. بیمهها نقش بسیار مهمی در جلوگیری تقاضای القایی و نظارت بر عملکرد پزشکان دارند. بیمه بهعنوان وکیل بیمار و ذینفع اصلی در کاهش هزینههای نظام سلامت، باید با ابزارهایی همچون پرونده الکترونیک سلامت و پیادهسازی راهنماهای بالینی بر عملکرد پزشکان نظارت و از بروز تقاضای القایی جلوگیری کند. متاسفانه با تبدیل شدن بیمههای درمانی به قلک پولی برای پرداخت هزینههای بیحساب و کتاب نظام سلامت شاهد ورشکستگی آنان هستیم. در کنار اصلاح نظام پرداخت، قرارگیری بیمه در جایگاه واقعی، یعنی نظارت بر ارائهدهنده خدمت، به کمک ابزارهایی همچون پرونده الکترونیک سلامت و نظام ارجاع و پیادهسازی راهنماهای بالینی عوامل اصلی کنترل هزینههای سلامت هستند، نه پایین نگهداشتن سرانه پزشک و ایجاد بازار انحصاری.
آیا توزیع مناسب مقدم بر افزایش تعداد پزشکان است؟
تعدادی از کارشناسان نظام سلامت معتقدند شمار زیادی از پزشکان به صورت نامتعادل در شهرهای نوار مرکزی کشور متمرکز شدهاند و این موضوع بیعدالتی را به همراه داشته است. آنها نیز معتقدند در وضعیت فعلی ایجاد سازوکارهایی برای الزام حضور پزشکان در مناطق حاشیهای کشور مقدم بر افزایش تعداد پزشک است. در تمایل نداشتن پزشکان برای خدمت در شهرهای کوچکتر و مناطق محروم و دوری از شهرهای پرجمعیت مرکزی دلیل واضحی وجود دارد و آن بازار انحصاری خدمات به موجب کمبود پزشک در کشور است. درصورت افزایش تعداد پزشکان، بازار و درآمد بالای آنان در شهرهای پرجمعیت محدود و برای بهدست آوردن درآمد بهتر به سمت شهرها و استانهای حاشیهای هدایت میشوند. البته نباید از اتخاذ سیاستهایی همچون تخصیص فرصتهای آموزشی رایگان به شرط خدمت در مناطق محروم و بومیگزینی در رشتههای پزشکی غافل شد.
رفع انحصار، نقطه کانونی اصلاح نظام سلامت
اساسا یکی از موانع اصلی اصلاح نظام سلامت رفتارپذیر نبودن پزشکان متخصص بهعنوان بازیگران اصلی این حوزه و دست برتر آنان برای تعیین شرایط خدمت در کشور است. انحصار در ورودی رشتههای تخصصی باعث میشود قشر هدف در برابر هر تغییری که منجر به کاهش منافع صنفی شود، مقاومت نشان دهد. شکست وزارت بهداشت در اجرای قانون تماموقتی پزشکان، مقیم کردن پزشکان در مناطق محروم، الزام پزشکان به نصب پایانههای فروشگاهی در مطب و ممانعت از دریافتهای خارج از تعرفه (زیرمیزی) نمونههایی از آثار انحصار در این قشر است.
در پایان لازم است ذکر شود، کشور ایران درحالی با کمبود پزشک روبهرو است که بیش از 65 درصد داوطلبان کنکور گروه علوم تجربی خواهان قبولی در رشتههای مرتبط با پزشکی هستند. با توجه به اینکه اشتغال هر پزشک و دندانپزشک حداقل برای دو نفر دیگر اشتغال مستقیم ایجاد میکند، با رفع انحصار از این دو رشته حداقل 500 هزار شغل جدید ایجاد میشود. ورود افراد جدید به این بازار هزینه اضافی برای نظام سلامت در بر نخواهد داشت بلکه توزیع منابع در نظام سلامت را عادلانهتر خواهد کرد.