• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۳۹۷-۰۷-۱۱ - ۱۸:۳۲
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0

کتاب‌های قهرمان‌ساز

کتاب خوب از دل فرهنگ خودمان نوشته می‌شود و زمانی که فیلم یا انیمیشن براساس آن کتاب ساخته شود، می‌تواند زمینه‌ساز رونق گرفتن کالاهای فرهنگی دیگری مثل لوازم التحریر، پوشاک، بازی‌های رایانه‌ای و چیزهای دیگری شود که شاید در ظاهر به یکدیگر مرتبط نباشند اما در باطن حلقه‌های یک زنجیر هستند؛ زنجیر فرهنگ ایرانی که حلقه اول آن کتاب خوب است.

کتاب‌های قهرمان‌ساز

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، راسته خیابان انقلاب معروف است به کتاب‌فروش‌هایش. خواه مغازه‌های رنگارنگی که از میدان تا آن طرف دانشگاه تهران ردیف شده‌اند، خواه دست‌فروش‌هایی که بساط کرده‌اند و کتاب‌های افست می‌فروشند همه در این معروفیت خیابان انقلاب نقش دارند. ولی بیایید کمی با خود فکر کنیم این کتاب که نامش با یکی از معروف‌ترین خیابان‌های تهران عجین است، چه نقشی در زندگی‌مان و در مرتبه‌ بالاتر چه نقشی در فرهنگ جامعه‌مان دارد.  در دنیای غرب یا هر اسم دیگری که برایش می‌گذاریم، کتاب یکی از ابزارهای اساسی و بنیان‌های جاافتاده فرهنگ است. به خاطر بازاری که دارد، برای بخشی از افرادی که دست به قلم هستند، نویسندگی یک شغل محسوب می‌شود. بخش زیادی از دنیای سرگرمی مربوط به کتاب و محصولاتی است که از داستان‌ها متولد می‌شوند. روزنامه‌نگاران بزرگ را با کتاب‌هایشان می‌شناسند. سیاستمداران با شروع دوران بازنشستگی برای فرار از فراموش شدن در جامعه و کسب درآمد، خاطرات دوران فعالیت‌شان را مکتوب و عرضه می‌کنند.

 کتاب و فرهنگ مردم

جدای از طبقه نخبگان سیاسی، علمی و دیگر عرصه‌ها، کتاب نقش مهمی در فرهنگ عام مردم دارد. به‌طوری که بخشی از دنیای سرگرمی در قالب‌های مختلف بر کتاب استوار است. برای روشن‌تر شدن این موضوع، مثالی می‌زنم. ابرقهرمان‌ها بخشی از فرهنگ مردم آمریکا هستند. سال‌هاست که فیلم‌های ابرقهرمانی ساخته می‌شود، بازی‌های ویدئویی براساس این فیلم‌ها برای پلتفرم‌های مختلف عرضه می‌شود، لباس‌هایی با نشانه‌های آنها فروخته می‌شود و بچه‌ها با اسباب بازی‌های مرد آهنی و رفقایش خودشان را سرگرم می‌کنند. حتی هر سال رویداد بزرگی تحت عنوان کامیک‌کان برگزار می‌شود که به این فیلم‌ها و شخصیت‌ها اختصاص دارد. خاستگاه تمام این ابرقهرمان‌ها، کتاب‌های مصور یا کمیک‌استریپ‌هایی ا‌ست که ریشه‌شان به سال‌های جنگ جهانی دوم و پیش از آن بر می‌گردد. یک دنیای موازی جهان حقیقی از دل این کتاب‌ها بیرون آمده است.

یا در انگلستان، در واپسین سال‌های قرن گذشته میلادی، جی.‌کی.‌رولینگ که امروز تمام دنیا او و دنیایش را می‌شناسند دست به قلم برد و شخصیت پسر یتیم جادوگر را خلق کرد. شخصیتی که هوادارانش ابتدا او را از بین خطوط کتاب چاپ شده توسط انتشارات گمنام بلومزبری پیدا کردند اما راهش را به پرده نقره‌ای سینما پیدا کرد.

کتاب، پرده نقره‌ای و قاب تلویزیون

به نظرم کتاب ایستگاه اول تولید مفاهیم فرهنگی است. برای اثبات این ادعا نیز می‌شود ادله را پشت سر هم ردیف کرد. بسیاری از تولیدات فرهنگی براساس کتاب‌ها ساخته شدند. در‌واقع کتاب ایستگاه اول و نخستین حلقه زنجیر است. آگاتا کریستی، نویسنده شهیر انگلیسی هرکول پوآرو، کارآگاه محبوب بلژیکی و خانم مارپل، زن کنجکاو اهل روستای سنت‌ماری‌مید را بین سال‌های ابتدایی تا میانه قرن بیستم خلق کرد و لقب ملکه جنایت را به خود اختصاص داد. همان‌طور که «سر آرتور‌ کانن دویل» یکی دیگر از کارآگاه‌های محبوب دنیای ادبیات جنایی را در آخرین سال‌های قرن ۱۹ به‌وجود آورد. شاید سر آرتور زمانی که حق نشر اولین داستان شرلوک هلمز را به قیمت ۲۵ پوند استرلینگ در سال ۱۸۸۷ واگذار کرد، تصوری نداشت که روزی تمام دنیا این کارآگاه مشاور را بشناسند و بارها کتاب‌هایش را بخوانند و فیلم‌ها و سریال‌هایی که از آنها اقتباس شده بود را ببینند. همین اتفاق برای داستان‌های آگاتا کریستی نیز افتاد و آخرین فیلم اقتباس شده از داستان قتل در قطار سریع‌السیر شرق در سال ۲۰۱۷ اکران شد.

حقیقت امر این است که بسیاری از فیلم‌های بزرگ یا سریال‌های محبوب مردم دنیا که در چهارگوشه جهان طرفدار دارند، از دل کتاب‌ها یا به‌طور مشخص رمان‌ها متولد شدند. گاهی یک نفر سرگذشت خود را در قالب کتاب ثبت کرده و بعد از آن سوژه یک فیلم شده است. نگاهی به فروش و میزان محبوبیت فیلم‌ها و سریال‌هایی مثل ارباب‌حلقه‌ها، بازی تاج و تخت، نارنیا، هری‌پاتر، راز داوینچی و دیگر آثار ساخته شده از کتاب‌های دن براون، بینوایان، دور دنیا در 80 روز یا وقایع‌نگاری یک مرگ از پیش اعلام شده (ساخت سال ۱۹۸۷ میلادی در فرانسه براساس داستانی به همین نام از گابریل گارسیا مارکز) و ده‌ها عنوان دیگر نشان می‌دهد که کتاب، نقطه خوبی برای شروع تولید یک فیلم و پس از آن دیگر تولیدات فرهنگی است. رمان‌هایی که متعلق به گونه‌های مختلف داستانی اعم از فانتزی تا جنایی و علمی - تخیلی هستند. نسبت کتاب‌ها با دیگر عرصه‌های هنر در بیرون از مرزهای ما مشخص است اما در ایران معلوم نیست چرا سینماگرهای‌مان که متعلق به قشر روشنفکر هستند، نیم‌نگاهی به کتاب‌های نویسندگان ایرانی ندارند.

 مرد آهنی و جناب‌خان

یک روز در پیاده‌رو پسربچه سه، چهار ساله‌ای را دیدم که دست در دست پدرش راه می‌رفت. اسباب‌بازی‌ای که دستش بود نظرم را جلب کرد. یک آدمک کوچک از شخصیت مرد آهنی متعلق به دنیای کمیک‌استریپ‌های کمپانی مارول آمریکا بود. چند روز بعد در حیاط حرم حضرت عبدالعظیم(ع) در شهر‌ری پسری هم‌سن ‌و سال او را دیدم که عروسک شخصیت محبوب تلویزیونی، جناب‌خان را به دست گرفته بود.

فاصله این دو عروسک یا اسباب‌بازی با هم، اندازه فاصله فرهنگ ما با غرب و شرق است. مرد آهنی را استن‌لی و همکارانش برای کتاب‌های مصور بچه‌های آمریکایی در سال ۱۹۶۳ خلق کردند و قهرمانی شد برای قد علم کردن جلوی ابرمردهای شرکت رقیب یعنی سوپرمن و بت‌من. مفهوم این داستان‌ها خیلی فراتر از چند صفحه نقاشی است. لابه‌لای تمام این صفحات خوش‌رنگ ‌و‌ لعاب و داستان‌های پر زرق و برق، فرهنگ آمریکایی وجود دارد که برای آنان سازنده و برای ما که صاحب فرهنگ هستیم، تهدید کننده است. در مقابل، در این دنیای بدون قهرمان بچه‌های ایرانی یک تجربه موفق مثل جناب‌خان که آنچه می‌خواند و می‌گوید متعلق به این فرهنگ است، نشان می‌دهد که نیاز به قهرمان و کاراکتری داریم که ایرانی باشد.

در تمام این سال‌ها نه‌فقط بعد از انقلاب حتی در دوران پهلوی وارد‌ کننده کالای فرهنگی بودیم و بیشتر تولیدات فرهنگی‌مان هم در محتوا یا تحت تاثیر دنیای بیرون یا راضی‌ کننده هیات داوران جشنواره‌های آنان است. نگاه هنرمندان سینما و تلویزیون و به‌طور مشخص نویسندگان و تهیه‌کنندگان باید به سمت بازار نشر و کتاب‌های ایرانی حرکت کند که درنهایت هر دو طرف سود این نگاه را خواهند برد. سینماگر از خلاقیت نویسنده خاطرات یک شخص حقیقی یا رمان‌نویسی که از تخیلش بهره می‌برد، استفاده می‌کند و در مقابل نویسنده ایرانی ترغیب می‌شود کتاب بهتری بنویسد. در این صورت هم بازار نشر در ایران می‌تواند تحول را به چشم خود ببیند و قدمی مثبت در ترویج فرهنگ ایرانی برداشته شود. زیرا کتاب خوب از دل فرهنگ خودمان نوشته می‌شود و زمانی که فیلم یا انیمیشن براساس آن کتاب ساخته شود، می‌تواند زمینه‌ساز رونق گرفتن کالاهای فرهنگی دیگری مثل لوازم التحریر، پوشاک، بازی‌های رایانه‌ای و چیزهای دیگری شود که شاید در ظاهر به یکدیگر مرتبط نباشند اما در باطن حلقه‌های یک زنجیر هستند؛ زنجیر فرهنگ ایرانی که حلقه اول آن کتاب خوب است.  برای این مهم نیاز به آزمون و خطا یا نوشتن برنامه‌های کلان چند صد صفحه‌ای نداریم. این مورد حتی ارتباطی به نظام و دولت هم ندارد. روندی که سالیان درازی ا‌ست در کشورهای دیگر پیگیری می‌شود و موفق بوده است. در داخل کشور نیز چندبار تجربه شده اما برای گسترش آن، تنها عواملی که نیاز داریم احساس تعصب روی فرهنگ بومی ایران است و این باور که می‌توانیم خودمان خالق آثار خوب و درخشان باشیم.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

نگاهی به اشعار منسوب به حضرت زهرا(س)

سوگوار غم‌های بعد از رفتن پدر

محمدصالح سلطانی، خبرنگار:

کنسرت‌نمایش «کلنل»؛ قصه‌ تنهایی

گرم و سرد روزگار بر من تاثیری ندارد؛

امضای خون بر برف

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار

خبرهای روزنامه فرهیختگانمرتبط ها